سفارش من به طلاب امروزی این است که جامعه به طلبهها و مبلغین باسواد و توانمند نیازمند است، لذا خوب درس بخوانند و بیشترین وقت خود را صرف مطالعه و مباحثه در موضوعات مختلف کرده و از کارهای بیهوده پرهیز کنند. من در شرایط امروز، تحصیل را واجب عینی میدانم، طلاب باید علاوه بر درس خواندن، متدین باشند، یعنی مواظب حلال و حرام خدا بوده، و در انجام درست واجبات دقت لازم را به عمل آورند. از تجربیاتی که بنده نیز در راه کسب علم و دانش و پیشرفت در امر تحصیل داشتم، همحجرهای و هممباحثهای صالح و متدین است که در این زمینه نیز توصیه به طلاب این است که در انتخاب هم حجرهای و هممباحثهای کمال دقت را داشته باشند، چراکه نشست و برخاست با مصاحب، همحجرهای و هممباحثهای در رفتار، کردار و گفتار فرد اثرات زیادی میگذارد و میتواند فرد را به مراتب عالی کمال و پیشرفت برساند و یا به شقاوت و انحراف بکشاند.
خاطرهای از آیةاللهالعظمی حجت کوهکمرهای قدسسره به طلاب عزیز هدیه میکنم. ایشان از شاگردان حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی بودند و در این درس اخلاقشان قضیهای را از استاد خود، نقل میکرد و میفرمود: مرحوم حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، درسهای حوزه را در تبریز خوانده بود، ولی احساس کرد که در زمینه اخلاق، عقب است و نیاز به یک استاد و مربی اخلاق دارد. ایشان شنیده بود که در نجف استاد اخلاقی به نام آخوند ملاحسینقلی همدانی، معروف است و حدود 300 انسان کامل تربیت کرده است، لذا به نجف اشرف رفت و حدود یک سال از محضر ایشان استفاده کرد. مرحوم حاج میرزا نقل میکرد که من در طول این یک سال که از محضر استاد اخلاقم ملاحسینقلی همدانی استفاده کردم، ایشان برای یکبار هم به من اعتنایی نمیکردند تا اینکه به ایشان عرض کردم: من درسها را خواندهام و برای فراگیری اخلاق از محضر شما به نجف آمدهام و الان یک سال است که به من اعتنایی نمیکنید مرحوم آخوند، جواب داد: ما از همان روز اول به تو توجه میکردیم، تو قابل هدایت نیستی حاج میرزا جواد آقا به استاد عرض کرد: در من چه عیبی وجود دارد که این تعبیر را بکار بردید؟ مرحوم آخوند جواب داد: یک نکته ضداخلاقی داری و آن این است که وقتی وارد مجلس میشوی، نگاه به بالای مجلس کرده و آنجا را انتخاب میکنی. اگر این حالت در تو وجود داشته باشد، به جایی نخواهی رسید. مرحوم حاج میرزا به شاگردانش فرمود: این پند حکیمانه استاد، راه را برای کسب فضایل دیگر به روی من باز کرد.
مرحوم حاج آقا حسین فاطمی قمی نیز که از شاگردان حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی بود، نقل میکرد که بعداز نماز صبح در مسجد بالاسر حرم منبر میرفتم و حاج میرزا که امام جماعت بود، در محراب نشسته و از منبر استفاده میکردند و من هم بعداز منبر، دست استادم را میبوسیدم و با خداحافظی از ایشان جدا میشدم. در یکی از روزها، بعداز منبر به ایشان حاج میرزا سلام کردم، ولی ایشان بیاعتنایی کردند و معلوم بود که ناراحت هستند، این بیاعتنایی تا سه روز ادامه داشت، روز سوم به ایشان عرض کردم که چه کاری از من سر زده که نسبت به من بیاعتنایی میکنید؟ ایشان به صحبتهایی که در منبر ایراد کرده بودم، اعتراض کردند و فرمودند: چرا در مجلسی که هم اهل علم هستند و هم غیراهل علم در آن مجلس نشستهاند، بدیهای اهل علم را بیان میکنی و آنها را در جمع غیراهل علم، نصیحت و ملامت میکنی؟ این کار یک گناه بزرگ است که باعث سلب اعتقاد مردم و به هم خوردن عقاید آنها میشود ایشان میخواستند به این نکته اشاره کنند که در منبرهای خود رعایت حال مجلس را داشته باشید و هر سخنی را در هرجا نگویید.
در گفتوگو با افق حوزه/ آذر 1382
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
FA